خاک عشق که بمیرددیگر مهم نیست جلوی راهتسبز شوم یا زردبههرحالمسئلهای پیشپا افتادهامکه جز توزیر قدمهای کسی حل نمیشوم
«بهنام عبداللهی»
وقتی هر صبح با طلوع ماهبیتابی شهر آغاز میشودبهتر است بخوابی و بیداری را خواب ببینیاینکه چشمانت باز هستنددر سیاهی راهرویی بیانتهاهرچقدر بیشتر راه میروی،بیشتری نمیرسیبیداری نیستبیخوابی است