بهنام عبداللهی

شعرها
بهنام عبداللهی

شعرهایی که شما را می‌خوانند.
صفحه اینستاگرام:
instagram.com/Behnam_Abdollahi_P

آخرین مطالب

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ش» ثبت شده است

وقتی می‌آیی

برایم محبوب‌ترین کتابت را بیاور

همان را که ساعت‌ها

به چشمانش چشم دوخته‌ای.

می‌خواهم به غیرمستقیم‌ترین شکل ممکن

تو را بخوانم


«بهنام عبداللهی»

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۱۴
بهنام عبدالهی


۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۵۶
بهنام عبدالهی

وقتی می‌آیی
برایم محبوب‌ترین کتابت را بیاور
همان را که ساعت‌ها
به چشمانش چشم دوخته‌ای.
می‌خواهم به غیرمستقیم‌ترین شکل ممکن
تو را بخوانم.


«بهنام عبداللهی»

۰ نظر ۲۷ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۳۲
بهنام عبدالهی

آزادم
چون بادبادک
مقابل چشمان آدم‌ها رها
در چارچوب دستانت محبوس


«بهنام عبداللهی»

۰ نظر ۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۰
بهنام عبدالهی

رد پا ندارد
نشانى ندارد
صدا هم...
دنبال مضمون بهار نگرد
شعر من خیس خیس است


«بهنام عبداللهی»

۰ نظر ۱۱ فروردين ۹۷ ، ۱۸:۵۷
بهنام عبدالهی

بعد از رفتنت
تمام بدبختى ها قافیه شدند
برگرد و دوباره
خوشبختى را برایم ردیف کن


«بهنام عبداللهی»

۰ نظر ۱۰ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۴۹
بهنام عبدالهی

۰ نظر ۱۰ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۴۷
بهنام عبدالهی

دست تو را
به دست بهار سپردم
تعجبی ندارد
 آبی که پشت پایت ریختم
 از آسمان می بارد!
 باید از حال درخت ها می فهمیدم
 کاسه ای زیر نیم کاسه است
باید می فهمیدم
 دست بهار و پاییز در یک کاسه است


«بهنام عبداللهی»

۰ نظر ۰۵ آبان ۹۶ ، ۰۹:۰۲
بهنام عبدالهی
 زل می‌زنم به چشم زندگی
فریاد می‌زنم:
از مرگ نمی‌ترسم!

او خیره می‌شود به من
من خیره می‌شود به تو
تو خیره می‌شود به مرگ
مرگ خیره می‌شود به...

آه این فعل
از ابتدای شعر
مرده بود

«بهنام عبداللهی»
۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۲۸
بهنام عبدالهی


وقتی هر صبح با طلوع ماه
بی‌تابی شهر آغاز می‌شود
بهتر است بخوابی
و بیداری را خواب ببینی

اینکه چشمانت باز هستند
در سیاهی راهرویی بی‌انتها
هرچقدر بیش‌تر راه می‌روی،
بیش‌تری نمی‌رسی
بیداری نیست
بی‌خوابی است


«بهنام عبداللهی»

۰ نظر ۰۴ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۱۹
بهنام عبدالهی